پاسخ به سوالات و شبهات از مجید حبیبی (صدابازیگر و مدیر دوبلاژ)

 

 

پاسخ سوالات

بنده با عذر بسیار؛ تدریس، دوره کارآموزی و ورکشاپ، تست و مشاوره حضوری و غیر حضوری ندارم. ملاقات حضوری هم برای بنده حقیر مقدور نیست و به هیچ عنوان برای من قابل تشخیص نیست که چه کسی مناسب این حرفه است یا نیست. از سویی خودم رو شهره نمی دانم و از جملگی آوازه گان شدن در گریزم. اما در همین قدر قلیل هم در توانم نیست در سال با چند صد نفر، شاهد و غایب، در خصوص مشاوره و تست و چون و چرایی ها گفتگو کنم. تفاوتی هم نمی کند که از طرف دوستان معرفی شده باشند یا خیر. رفقا و سروران بنده کاملا در جریان بی تاثیری رفاقت در نگاه این کمترین به فضای این حرفه هستند. اهم تالیف کتاب هم به جهت دوری از مکررات و نقل تکرارهاست

کتاب صدابازیگر در حال حاضر تنها نقطه نظرات و عرایض بنده راجع به این حرفه هست. در بخش هایلایت پروفایل اینستاگرام مشخصات کتاب و ناشر درج شده اند. بزرگوارانی که دسترسی مستقیم ندارند با ناشر تماس حاصل کنند که خدمتشون با پیک یا پست ارسال شود

شخصی که به هر طریق خواندن کتابی در حدود ۵۰ صفحه برایش مقدور نیست اصلا روش من رو فراموش کنه ، چون بنده در طول ماه حداقل فقط ۵۰۰ صفحه کتاب و مقاله مطالعه می کنم

در رد یا تایید دوره ها و کلاس ها که در آموزشگاه ها و مراکز مختلف برگزار می شود عرض خاصی ندارم. تحقیق و تفکر شخص بهترین راهنما جهت تصمیم گیری در مورد انتخاب شایسته است. در گذشته کلاس هایی رو که توسط افراد حاذق تدریس می شدند پیشنهاد می دادم اما در حال حاضر به جهت پرهیز از حواشی و اینکه شما رو تشویق به تحقیق و بررسی رزومه و پیشینه و تبلور افراد در حوزه مورد ادعا بکنم اسمی از شخصی نخواهم آورد. عصر ابو ریحان بیرونی هم که نیستیم، الان همه چیز به مراتب سهل در نِیل است در عصر اینترنت

در مورد دیدار حضوری با بنده عرض می کنم متاسفانه یا خوشبختانه خودم رو هنرمند تلقی نمی کنم و اصلا شمایل و انتظارات این عنوان به گروه خون و حرفه بنده نمی خوره. گمان می کنم اصلا ماهیت دیدنی هم ندارم و گویی اصلا موجودی اجتماعی در آن معنا نیستم، لذا عذر می خوام و ببخشید به وجود با عشق و محبتتون که کلا در اکران ها و مجامع؛ حضور پیدا نمی کنم یا خیلی دیر به دیر توفیق دارم، همینطور به علت پاره ای معذورات شخصی


اعتقادات و نقطه نظرات بنده در این حرفه مختص شخص خودم هست، برای دیگران نسخه نمی پیچم. اعتقاد برای من حکم مسواک داره. در دهن و ذهن کس دیگری نمی گذارمش. مهم این است که مخل زندگی و آسایش دیگران نشود. مثل عدم اعتقادم به تدریس کردن(تدریس شخص خودم) که باور بفرمایید از بنده ساخته نیست و این عدم توانمندی من در این حوزه هست که تا به حالا هم بهش معتقدم. هر وقت این اعتقاد در بنده رنگ باخت به روی چشم. ولی تاکید می کنم تدریس نیازمند خصوصیات اخلاقی و مهارتی دیگر است که من صاحبش نیستم و ایضا ذوق لازمه را هم ندارم و از سویی اصلا خودم نمی دانم کجای این قصه ام، چون معتقدم هنوز خیلی نابلدم و اگر باز هم به حجمی از نکات روشنگرانه و اینبار با ظرافت و جزئی نگری بیشتری برسم که در تلاشش هستم، جهت یاری به علاقه مندان در جلد دوم کتاب صدابازیگر یا به شکل مقاله یا در نهایت یادداشت خواهم آورد با اشتیاق و ذوق. شیوه ای که خودم از طریقش آموختم و می آموزم رو در کتاب توضیح دادم، در مورد همه یقینا جوابگو نیست ولی با نظر مکمل بی ارج هم نخواهد بود. روی سخنم با اشخاصی است که خواهان کسب تخصص در این رشته هستند، کسانی که نگاهی جنبی و وهله ای دارند در این مقوله گنجانده نیستند


ذوب در عشق شدن و وفا و پایداری برای شخصی یا حرفه ای یا هر هستی یگانه ای لذتی و شعفی و نِیلی ویژه دارد و در تقابل با نظربازی های گذرانیست که چشمک می زنند و دل به فریباییشان غلیان. نگاه من به صدابازیگری از نوع نخست است


بیشتر از کتاب صدابازیگر و مقالات پراکنده در رسانه ها و سایت ها و یادداشت هایی که برخی اوقات در کپشن پست ها در مورد صدابازیگری عرض می کنم، «کمک» دیگری از شخص بنده خدمت بزرگواران ساخته نیست با عذر و شرم بسیار

 

علی رغم لطف و استقبال عزیزان و گرامیان از آثار حقیر و نیز برخی که توام با طنز و همراه با شوخی وشیست، به شخصه خودم رو فردی طناز و شوخ طبع حداقل در زندگی خارج از دنیای دوبلاژ و صدابازیگری نمی دانم و گمان می کنم جدی که هیچ، اصلا فرد خوش خلقی هم نیستم و کاراکترها رو با خودم یکی تلقی نکنید که خدایی نکرده یک روز من رو دیدید اخلاقم در ذوق شما منهدم گردد. گواه؛ شاید نحوه شروع همین یادداشت از سویی است که هر چه تلاش کردم در تلطیفش عاجز بودم. (البته جلوتر که آمدم لحنم کمی نرم تر شد به گمانم) شاید دلیل اصلی نوشتن این یادداشت با کمی کج خلقی، سوالات مکرر و مشابهی است که بارها پاسخ داده ام و از سویی به خصوص تماس های افرادی که به هر طریق شماره تماس من رو به دست آورده اند و به هر شکل بی ملاحظه پیغام ارسال می کنند که آخری دیگر روان سر ریز مرا روانه کرد به این یادداشت. 

 

 مضاف بر اینها مخالفت شدیدی است که با دوبله همزمان دارم و انتظاراتی که از بنده بوده در خصوص اجرای صدابازیگری و نقل دیالوگ ها در برنامه هایی که افتخار حضور به عنوان میهمان رو داشتم و از بازگویی؛ سرسختانه امتناع کردم، چرا که بنده نه مجری هستم نه استند آپ کمدین نه شومن، نه خواننده و نه بازیگر و نه چه و چه و چه. لطف حرفه بنده به دیده نشدن و عدم اجرای زنده و صحنه ای و آن گونه نمایش است و تمرکز در استودیوست و این یکی دیگر از جمله اعتقادات من در این حیطه است. البته تئاتری مثل «زورو محاکمه می شود» استثنائی در این میان بود که آن هم در حقیقت تلفیقی از یک بازیگر و یک صدابازیگر بود که من به صورت زنده لکن از پشت صحنه با بازیگر نمایش همراه و هم بازی بودم

 

دلیل عدم مصاحبه در رسانه ها در سال های اخیر هم تقطیع و حذف و اِعمالات سلیقه ای مطالب است که خاطرات خوشی نشدند و از سویی اعتقادم به عدم ضرورت برای مصاحبه های کلیشه ای، لوس و بی حاصل برای علاقه مندان و ایضا پاره ای معذورات شخصی. اما آنچه که صدابازیگریست و دنیای اخص آن و مورد استقبال عزیزانی که دور و نزدیک ابراز عشق و احساستشون به بنده می رسد خارج از این حواشی؛ ولی بی شک همانگون دورادور باعث انرژی برای این کمترین و آیینه تمام قدی از صفا که شمایید

 

راسخانه می گویم اگر شوق و‌ذوق و عطش «دیده شدن»(اینجا به معنی شو دادن) دارید در این حرفه قدم نگذارید. هر تخصصی الزاماتی ناگزیر دارد، (اگه نه حکمش می شه حکم کفتر هرز پر) ، آنگاه این حرفه شما را به شوخش هم حساب نمی کند. گمان می کنم بذله جاندار هم در گرو عقیده و عزمی جدی است.

زمان ما را ثابت می کند و بَری از ناخالصی اگر مخلص قدم برداریم

 

‎هر آنچه تلاش، مشقت، وسواس و رنج خودخواسته را جهت نیل به خلق بهتر اثر بر خودم واجب دانستم، دلیلش احترام و احترام و احترام به این حرفه و به سلیقه و اعتماد شما در همه سال هایی بوده که توفیق خدمت داشتم كه گذشت زمان خاطراتی شیرین رو از اونها برای این کمترین نیز به یادگار گذاشته و اگر روزی برسد که بدانم توانمندی خلق اثری خالصانه، رو‌به تعالی و در غایت کیفیت دیگر در من به هر دلیلی وجود ندارد یا شرایطش به سختی هم دست می دهد، در حیطه «دوبلاژ» گزیده کارتر یا به تمامی دست از آن خواهم کشید

 

 

 

ببخشید اگر اساعه ادبی شد خدمت آن جمله گرامیان که سؤالاتشون رو در هر حال در کمال ادب و متانت پرسیده بودند. خاک پای شما و شاکر حق تعالی مستدام هستم و خواهم بود. 

#مجید_حبیبی

#majid_habibi

 

 

 

پ ن : مدیریت دوبلاژ و کارگردانی آثار صوتی رو مدت زیادیست که انجام نمی دهم

.

پ ن 2 : شما رو به خواندن کتاب و کتاب و کتاب هایی که بینش و دانش شما رو رونق ببخشند و نگرش عمیق تر به شما ارزانی کند مستدام دعوت می کنم

.

پ ن 3 : پیشنهادات همکاری بسیار زیادی با شبکه های خارج از کشور داشتم در حداقل یک دهه اخیر. علی رغم تفکر بسیاری که این گمان را داشتند، به هیچ عنوان تمایل به مهاجرت از ایران ندارم و فعالیت حرفه ای در این عرصه را نیز با توجه به دغدغه هایم در این  شبکه ها مقدور نمی بینم. دوبلاژ عصر یخبندان 4 نیز که سال 1391 و بعد از آن بارها از شبکه جم پخش شد، بدون کسب اجازه از بنده به عنوان تهیه کننده و مدیر دوبلاژ اثر بوده. هر چند در ایران و برای اعم ایرانیان خارج نشین هم کپی رایت معنا و مغهومی ندارد

.

پ ن 4 : عصر یخبندان 4 نسخه ای که مدیریت دوبلاژ آن را برعهده داشتم با تمام سنگ اندازی هایی که موجب جلوگیری از پخش آن در سال1391 در شبکه نمایش خانگی شد اما در نهایت توسط صدا و سیما با اندکی جرح و تعدیلِ ایشان بارها و بارها از شبکه پویا پخش شد و در نوروز 1392 به عنوان پرمخاطب ترین دوبله انتخاب شد. دوبلاژ این انیمیشن نتیجه یک ماه تلاش شبانه روزی بنده و همکارانم در دوبلاژ آن بود که علی رغم چشم تنگی های بسیار به ثمری شیرین رسید. هر چند بسی رنج بردم در آن روز ِ سی

.

پ ن 5 : در مورد قطعات موزیکال عرض می کنم واقعا زمان قطعی و حتی حدودی قطعه بعدی رو قادر نیستم پیش بینی کنم. این قطعات که تا به حال 3 تا از آنها به شکل اورژینال منتشر شدند و دو تای آخر که مرثیه ها هستند شعر و اجرا اورژینال هستند و ملودی از دو ملودی روسی گرفته شده؛ نوعی الهام هستند و دغدغه هایی فرهنگی-اجتماعی که نوشتن، ملودی ساختن، تنظیم و اجرای آنها به ترتیب صورت می پذیرند اما کی؟ توکل بر خدا، اما قطعا کارهای جدید هم مثل سه اثر اول یعنی (چهار دقیقه و چهارثانیه بیشتر) ، (صادق باش) و (ترکش مرورها) کاملا اورژینال خواهند بود و در آخر اینکه من خواننده نیستم و این مبحث هم برای بنده مشق صدابازیگری هست

.

پ ن 6 : بر خلاف حرف و حدیث هایی که هرزگاهی می بینم و می شنوم عرض می کنم با وجود اختلاف نظر هایی که با رئیس انجمن گویندگان جوان در خصوص ممیزی های صدا و سیما در دوبلاژ انیمیشن جنگل سرآمیز پیش آمد و بنده قبول نکردم و از گلوری جدا شدم اما مستدام خودم رو مدیون ایشان می دانم و بستری که ایشان برای من و امثال من در سال های ابتدایی دهه 80 ایجاد کردند، در هنگامی که تمام مسیرهای دوبلاژ فیلم و انیمیشن های سینمای جهان به صدا و سیما ختم می شد و آن ها هم می گفتند نیرو نمی پذیریم (البته استثنا استودیو قرن 21 که خودم هم به لطف رفیق گرامی حامد عزیزی وهله ای کوتاه آنجا فعالیت داشتم بماند) و جسارت جناب مهرداد رئیسی در به خروش آوردن موج نوی دوبلاژ ایران در آن سال ها ستودنی است و همیشه سپاسگزار هستم و خواهم بود و اختلاف سلیقه ها و عقاید شخصی ما در آن روزگار دلیلی بایسته برای زیر سؤال بردن شایستگی ها و درایت ایشان نیست و نباید نمک نشناس باشیم و چشم بر حقایقی انکار ناپذیر ببندیم

.

پ ن 7:  یادداشت مفصل تری درباره شایعات توقیف عصریخبندان4 (شکاف قاره ها) در لینک زیر عرض شده

یادداشتی درباره دوبلاژ عصریخبندان4 (شکاف قاره ها) با مدیریت دوبلاژ مجید حبیبی و با حضور افتخار آمیز استاد بهمن مفید

 

پ ن 8:

دلیل عدم پخش رئیس مزرعه از صدا و سیما 

چندین‌بار توسط صدا و سیما از جمله  در برنامه نوروز ۸۹ شبکه جام جم با

اجرای جناب  کاظم احمدزاده و هومن حاجی عبداللهی عزیز و همینطور برنامه 

دیگری در سال ۹۱ که از صدا و سیما آمدند برای ضبط پشت صحنه مجموعه 

آواتار و همینطور برنامه های رادیویی، من ومحمدرضاعلیمردانی دعوت شدیم 

و کلا دلیل اصلی آنها دوبلاژ رئیس مزرعه و هیاهوی آن دوبله بود و بحث به

تمامی حول این انیمیشن شد، اما با تمام تفاسیر صدا و سیما هیچگاه این انیمیشن

را به سبب نمایان بودن جارحه بَقَر که تار و پود تراوشان آن مایع است بیاضْ گونْ 

منتج به تولید انواع مواد لبنی؛ پخش نکرد.

کله‌کدوی شیطون

فیلمی ۲۰ دقیقه ای بنام کله‌کدو علیه مله‌مدو در سال ۹۰ دوبله‌ شد که ادامه ای بر 

نسخه بلند انیمیشن مگامایند بود که ناگهان وزارت ارشاد وقت؛ این کاراکتر رو 

نماد شیطان پرستی دانست و به آن نسخه مجوز پخش نداد و حتی نسخه بلند آن را که 

سال ۸۹ پخش شده بود از تکثیر مجدد بازداشت.

دلیل اصلی عدم مصاحبه

از سال ۹۱ و بعد از جار و جنجالی که بخاطر مصاحبه من با یکی از روزنامه های 

صبح تهران به سبب جرح و تعدیل حرف‌های بنده و برداشت های غلطی که از پی آن 

در بین دوبلورهای انجمن‌های دیگر پیش آمد، ترجیح دادم مصاحبه‌ای بدان شکل دیگر 

نکنم و اگر مطلبی بود به شکل یادداشت یا مقاله عرض کنم تا حواشی ناخواسته را سبب 

نشوند.

پست‌های معروف از این وبلاگ

یادداشتی پیرامون محبت فراوان بزرگوارانی که من رو الگو خطاب می کنند یا صدای خاطره انگیز و ماندگار (این یادداشت مربوط به پست گزیده ای از کارهای دهه هفتاد و هشتاد شمسی در اینستاگرام است، مجید حبیبی)

نقد دوبلاژ انیمیشن جنگل سحر آمیز به مدیریت دوبلاژ مجید حبیبی ( منتقد : علی باقرلی)

خیلی وقته تکلیفم روشنه