یادداشتی پیرامون محبت فراوان بزرگوارانی که من رو الگو خطاب می کنند یا صدای خاطره انگیز و ماندگار (این یادداشت مربوط به پست گزیده ای از کارهای دهه هفتاد و هشتاد شمسی در اینستاگرام است، مجید حبیبی)
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ دانی که پس از مرگ چه ماند باقی عشق است و محبت است و باقی همه هیچ ﺑﺸﻨﻮ ﺍﺯ ﻣن، ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺭﺍﻭﻱ ﻣنم ﺭﺍﺳﺖ ﺧﻮﺍﻫﯽ، ﻫﻢ ﻧﯽ ﻭ ﻫﻢ ﻧﯽ ﺯﻧﻢ ﻧﺸﻨﻮ اﺯ ﻧﻰ، ﻧﻰ ﺣﺼﯿﺮﻯ ﺑﻴﺶ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﺸﻨﻮ ﺍﺯ ﺩﻝ، ﺩﻝ ﺣﺮﻳﻢ ﺩﻟﺒﺮﻳﺴﺖ ﻧﻰ ﭼﻮ ﺳﻮﺯﺩ ﺧﺎﻙ ﻭ ﺧﺎﻛﺴﺘﺮ ﺷﻮﺩ ﺩﻝ ﭼﻮ ﺳﻮﺯﺩ، ﻻﯾﻖ ﺩﻟﺒﺮ ﺷﻮﺩ بی نهایت سپاسگزار همه سرورانی هستم که اینجا در کامنتهای پستهای قبلی این کارها رو دائم نام بردند و به خاطرم آوردند، نمیدونم چرا، واقعا قصد شکسته نفسی و از این لوسبازیگریا ندارم، بلدم نیستم؛ ولی تمام کارهایی که در اونها افتخار حضور داشتم بعد از اتمام ضبط به فاصله کمی از خاطر خودم پاک میشن(البته یجور فراموشی کلی هم دارم) شاید به این خاطر که علیرغم انرژی زیادی که بابت هر کار صرف کردم و خروجی؛ مثل درد #سنگ_حالب ؛ بخاطر وسواسم در کار و سختگیری افراطیم و بعضا خودآزاریم جهت نیل به غایت کیفیت😝 (چون ازدواج نکردم و بچه ندارم نگفتم مثل اون کلیشه که همه کارام مثه بچههام میمونن، واقعا درک درستی و واقعگرایانهای ازش ندارم ولی اگر روزی ازدواج کنم حتما یه دختر ناناز از خدا میخوام به فرز